* وبلاگ نی نی های حاجی ** وبلاگ نی نی های حاجی *، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 30 روز سن داره

☺ نی نی های حاجی ☺

جوک و پـَ نـه پـَ

1390/12/28 4:04
1,253 بازدید
اشتراک گذاری
یه چند تا جوک محض تفریح قبل عید

بخونید بخندید شاد باشید برا بقیه هم بگید..............

 

طی تحقیقات به عمل آمده

 جمله " تا 5 دقیقه دیگه آماده ام." خانوما
 و جمله " تا 5 دقیقه دیگه خونه ام." آقایون
 یه معنی رو میده
 

دختره روز قبل ولنتاین میره لوازم التحریری

 و میگه : آقا کارت پستال تو تنها عشق منی رو دارید؟
 مرده میگه : بله داریم. میگه : پس  12 تا بدید لطفا
 

پـَـ نـه پـَـ در ادامه مطلب.................

رفتیم بلیت کانادا بگیریم زنه میگه سیاحتیه؟ میگم

پـَـ نـه پـَـ زیارتیه میخوام برم امامزاده ریچارد

 

با دوستم رفتیم تو یه مغازه ی شلوغ که عسل طبیعی میفروشه؛ نوبت ما که میشه طرف میگه:شمام عسل میخواین!؟

پـَـ نـه پـَـ دوتا زنبوریم اومدیم استخدام شیم 

 

رفتیم پایگاه انتقال خون میگه شمام اومدین خون بدین؟

پـَـ نـه پـَـ ما پشه ایم اومدیم مهمونی...!!! 

 

ساعت ۵-۴ صبح زنگ زده..گو شی رو برداشتم به زور دارم جواب میدم..میگه خواب بودی؟؟

پـَـ نـه پـَـ داشتم سر گلدسته مسجد محلمون اذان میگفتم صدام گرفته 

 

خونمون رو عوض کردیم به بابام میگم کی واسه خونه خط میگیری؟ میگه خط تلفن؟

پـَـ نـه پـَـ خط نستعلیق روزی دوبار هم از روش بنویسیم

 

تو این گرما که سگ تب میکنه رفتم سوپر مارکت میگم یه ایستک بدید یارو میگه خنک باشه؟ 

پـَـ نـه پـَـ گرم بده میریزم تو نعلبکی خنک بشه!

 

داریم لوازم میزاریم توی ماشین که بریم مسافرت همسایمون میگه دارید میرید مسافرت؟

پـَـ نـه پـَـ قراره از امشب توی ماشین زندگی کنیم

 

به مامانم میگم قوری کجاست؟ میگه میخوای چای بخوری؟! 

پـَـ نـه پـَـ میخوام دست بکشم روش شاید غولی چیزی ازش درومد!!

 

رفتم فروشگاه میگم سیخ داری؟ میگه برا کباب؟

پـَـ نـه پـَـ برا خاروندن دیافراگمم از تو دهنم می‌خوام

 

مرغ عشقم مرده و درحالی که پاهاش روبه بالاس افتاده کف قفس.

دوستم اومده می‌گه: اِ مرغ عشقت مرد؟ بهـــش گفتم:

پـَـ نـه پـَـ کمر درد داشته دکتر گفته باید طاق باز دراز بکشه کف قفس

 

ماشین رو بردم سرویس، میگم فـــیلترش هم بذار، میگه فـــلتر هوا؟

پـَـ نـه پـَـ فیلتــر شکن بذار ماشین شبا بتونه بیاد فیس‌بوک

 

یارو تو مترو داره چراغ قوه می‌فروشه، صداش کردم اومده میگه چراغ قوه میخوای؟

پـَـ نـه پـَـ یه لقمه میرزاقاسمی آوردم واسه ناهارم تنهایی نمی‌چسبید گفتن بیای باهم بخوریم 

 

داداشم گفت چرا بال بال میزنی؟ چیزی پرید تو گلوت؟ گفتم

پـَـ نـه پـَـ دارم خودم رو آماده پروار می‌کنم 

 

به دوستم میگم ببین تن ماهی تاریخ انقضاش کیه؟ میگه یعنی تاریخ خراب شدنش؟ گفتم

پـَـ نـه پـَـ تاریخ عروسی ننه بابای ماهی‌اس میخوام واسشون جشن سالگرد بگیرم 

 

تو آشپزخونه استکان و قندون از دستم افتاد شکست با صدای خفن. مامان اومده میگه چیزی شکوندی؟

پـَـ نـه پـَـ شیشه نازک تنهایی دلم بود منتها صداش رو گذاشتم رو اکو حال کنین

 

بنده خدا چاقو خورده در حد بنز داره ازش خون میره بردیمش اورژانس

پرستار میگه اوردین بستری کنین؟ میگم

پـَـ نـه پـَـ اوردیم خون بده بریم

 

خواهرم از بیرون میاد خونه... می‌بینه پشت سیستمم... میگه کامپیوتر روشن کردی؟؟؟

پـَـ نـه پـَـ دکتر گفته بشین جلوی مانیتور خاموش زل بزن بهش واسه چشات خوبه..! 

 

در پارکینگ و باز کردم برم تو یارو اومده جلوش پارک کرده میگه می‌خوای بری تو؟

پـَـ نـه پـَـ درو باز کردم هوای کوچه عوض شه

 

تو هواپیما نشستم دارم دعا می‌خونم بغل دستیم می‌گه دعا می‌کنی سالم برسی؟ 

پـَـ نـه پـَـ دوست دارم صحنه سقوط هواپیما رو از نزدیک ببینم دعا می‌کنم سقوط کنیم

 

پریشب تو خیابون میرفتم داشتم با فندکم بازی میکردم، پلیس رد شده میگه اون چیه؟ فندکه؟

پـَـ نـه پـَـ مشعل المپیکه دارم میبرم لندن!! میگه

پـَـ نـه پـَـ و زهرمار، سوار شو بریم… میگم کلانتری؟ میگه

پـَـ نـه پـَـ میبریمت لندن.

 

رفتم دادگستری یارو میپرسه شکایت داشتید؟ گفتم

پـَـ نـه پـَـ یه خورده برنج آوردم با ترازوی عدالت وزن کنم !

 

رفتم پرنده فروشی میگم آقــا قناری‌های نر و مادتون کدومان ؟میگه میخوای بخری ؟

پـَـ نـه پـَـ مامور منکراتم اومدم ببینم قفسشون یه وقت مختلط نباشه..!

 

گرگه میره دم خونه شنگول و منگول، بچه ها میگن اومدی مارو بخوری؟ گره میگه

پـَـ نـه پـَـ مامانتون نیست، اومدم ببینم چیزی کم و کسر نداشته باشین

 

دارم تو کوچه راه میرم یه خانمه با ماشین رفت تو چاله آب پاشید همه صورتم و لباسام خیس شد،

وایساده میگه وای خیس شدید ؟

پـَـ نـه پـَـ دیدم یه خانم محترمی مثل شما رانندگی یاد گرفته … اینا اشک شوقه

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامانی طهورا
28 اسفند 90 9:14
قناریا رو خوب اومدی
مامان پریسا
28 اسفند 90 9:58
بوی جان می آید اینک از نفس های بهار دستهای پر گل اند این شاخه ها بهر نثار با پیام دلکش"نوروزتان پیروز باد" با سرود تازه ی "هر روزتان نوروز باد" شهر سرشار است ازلبخند,از گل,از امید تا جهان باقی ست این آئین جهان افروز باد...
پریا
28 اسفند 90 10:31
بهار، هنگام رویش جوانه ی امید و زندگی بر شاخساران بهار، ترنم چشمه های زلال و گوارای آب حیات در جویبار طبیعت بهار، گاه شور و نشاط و طراوت و تازگی بهار، فصل وصل آفرین دوستی ها و پیوندها دلتان به نورلطف خدا منور، مشام جانتان به شمیم بهارمعطر، لطف روزگار برایامتان مقرر، نوروزتان با شادی وصفا.
نایسل
28 اسفند 90 11:00
عمه
6 فروردین 91 21:20
جیگر 5 تا نوه ی حاجی رو برم

ممنون